نمایش نوار ابزار

سیاستگذاری یا سیاستگزاری؟

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 182 میانگین: 2.6]

کدام یک درست است؟ سیاستگذاری یا سیاستگزاری؟ بسیاری از افراد نکته سنج و دقیق تصور می کنند که کلمه سیاستگذار در معنای واضع سیاست غلط است و طرز املای درست آن می بایست به صورت سیاستگزار باشد. چنین باوری را خودم به شخصه از دونفر از اساتید برجسته دانشگاه تهران شنیدم. آن ها قویاً معتقد بودند که «سیاستگزاری» درست است و «سیاستگذاری» غلط است. با این حال چندی پیش مطلبی خواندم که مؤید نادرستی این دیدگاه بود. استاد عالیقدر، دکتر ابوالحسن نجفی در کتاب ماندگار «غلط ننویسیم» یادداشتی در این خصوص تحریر کرده است. دکتر ابوالحسن نجفی از شناخته شده ترین مترجمان و ادیبان معاصر فارسی است. ترجمه ارزشمند وی از رمان سترگ «خانواده تیبو» فراموش ناشدنی است و همچنان یکی ار بهترین نمونه های ترجمه به زبان فارسی محسوب می شود. مطلب ایشان را عیناً نقل می کنم:

گذاشتن/گزاردن:

عده‌ای گمان می‌کنند که اگر گذاشتن دلالت بر عملی عینی و ملموس نکند یا، به بیان دیگر، اگر مفعول آن جسم نباشد، باید با حرف “ز” نوشته شود. مثلا قانون یا بدعت یا بنیان چون جسم عینی و ملموسی نیست در ترکیب با این فعل لابد می‌شود قانونگزار یا بدعتگزار یا بنیانگزار. این تصور نادرست در وهله‌ی نخست ناشی از خلط معنای حقیقی و معنای مجازی گذاشتن و در وهله‌ی بعد ناشی از خلط معنای این فعل با معنای گزاردن است. گذاشتن، در معنای حقیقی کلمه، «قرار دادن به طور عینی و مشهود» است، مثلا: “لیوان را روی میز می‌گذارم». اما گذاشتن مجازا به معنای «قرار دادن، وضع کردن، تاسیس کردن» است و چون مقصود از قانونگذار کسی است که قانون را وضع و بنا می‌کند ( و نه فرضا کسی که قانون را اجرا می‌کند.) باید به همین صورت، یعنی با حرف «ذ» نوشته شود. همچنین است قانونگذاری به معنای «وضع قوانین»، چنانکه می گویند: «مجلس قانونگذاری». بنابراین نوشتن این دو کلمه به صورت قانونگزار و قانونگزاری غلط است. و نیز بدعتگذار کسی است که بدعت را وضع و تأسیس می کند (و نه فرضاَ کسی که بدعت را اجرا می کند) و بنابراین با حرف «ذ» نوشته می شود. ایضاً بنیانگذار، به معنای «مؤسس» کسی است که بنای کاری را یا مؤسسه ای را می گذارد و نوشتن آن با حرف «ز» غلط است.

منبع: نجفی، ابوالحسن. (۱۳۷۰). غلط ننویسیم، فرهنگ دشواری های زبان فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.

بنابراین کاربرد واژه سیاستگذاری به صورت سیاستگزاری نادرست است و باید از آن پرهیز کرد. پس:

سیاستگذاری بازرگانی درست است نه سیاستگزاری بازرگانی

سیاستگذاری اقتصادی درست است نه سیاستگزاری اقتصادی

سیاستگذاری عمومی درست است نه سیاستگزاری عمومی

و …

دیدگاه ها
  • سعید جعفری مقدم پاسخ به دیدگاه

    با سلام و تشکر از مطلب ارزشمندتان درباره املای صحیح واژۀ سیاستگذاری
    من فکر می کنم استدلال استاد نجفی جایی برای اما و اگر دیگران نگذاشته است.
    موفق باشید.

  • محمدعلی آتش سودا پاسخ به دیدگاه

    سلام و سپاس بسیار
    سیاست گذاری و سیاست گزاری هر دو می تواند درست باشد. اگر منظور نویسنده «وضع» و «تعیین» سیاست باشد، «سیاست گذاری» درست است، اما اگر منظور نویسنده «اجرا» و «اعمال» سیاست یاشد، سیاست گزاری درست است.

    • نادر سیدکلالی پاسخ به دیدگاه

      جناب آقای آتش سودا
      از نکته ای که طرح فرمودید سپاسگزارم. من پیش از این هم چنین استدلالی را شنیده بودم، با این حال تاکنون شاهد و منبع مستندی که مؤید این ادعا باشد پیدا نکرده ام بنابراین از ذکر آن خودداری کرده ام. خوشحال می شوم اگر منبع قابل اتکایی می شناسید معرفی فرمایید تا به آن استناد شود. مضافاً اگر بپذیریم که سیاستگذاری و سیاستگزاری هر دو درست هستند و اولی به معنای وضع سیاست و دومی به معنای اجرای سیاست است آن وقت اگر کسی بخواهد درخصوص سیاستگذ(ز)اری سخن بگوید باید پیوسته مشخص کند که درخصوص کدام ز/ذ سخن می گوید! البته این اشکال می تواند مثلاً در ادبیات یک نقطه قوت محسوب شود اما در حوزه هایی مانند مدیریت و استراتژی که در آن ها نیازمند به بحث روشن تر هستیم این مسئله می تواند مشکل ساز باشد.

  • امینی پاسخ به دیدگاه

    نتیجه گیری شما مبتنی بر تحلیل و شواهد نیست و نظر به قول خودتان دو تن از استادان برجسته دانشگاه تهران را فقط با یک ارجاع به نظر دکتر نجفی رد کرده‌اید و در پایان با یک “باید” نتیجه گیری کرده‌اید. در چنین مواردی که اختلاف نظر درازمدت وجود دارد،برای اجماع نیاز به بحث گروهی درباره واژه با حضور صاحب نظران موافق و مخالف هست.درواقع یکی از کارهای انجام نشده فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

    • نادر سیدکلالی پاسخ به دیدگاه

      جناب آقای امینی
      با درود و سپاس
      مطلب من مستند به یک مرجع شناخته شده است. جای بحث و گفتگو نیز به هیچ وجه بسته نیست. خوشحال می شوم اگر منبع معتبری می شناسید که خلاف دیدگاه جناب استاد دکتر نجفی را طرح کرده باشد آن را به ما هم معرفی فرمایید. نظر آن دو استاد برجسته دیگر براساس استدلال و دقت علمی و دانش زبانشناسی نبود وگرنه حتما از آن هم استفاده می کردیم. اگر هم خودتان نظری در این خصوص دارید لطفاً آن را به صورت استدلال روشن، دقیق و مبتنی بر اصول علمی مطرح بفرمایید تا از آن بهره بگیریم.

    • سامان پاسخ به دیدگاه

      جناب کلالی عزیز
      این یکی از ویژگی های زبان است. شما برای پی بردن به منظور نویسنده یا گوینده سیاست گذاری یا سیاستگزاری بهتر است به جملات قبل و بعد از این مفهوم توجه کنید که اگر در مورد وضع کردن سیاست بود که سیاستگذاری درست است و اگر در مورد اجرا کردن بود سیاستگزاری درست. این ابهامات در تمام زبان ها هست و معمولا از قبل و بعد از متن متوجه می شوند که کدام یک مد نظر بوده است. حتی گاهی این مفهوم قابل تشخیص نیست. ولی در این زمینه قابل تشخیص است.

  • علی نعیمی ذاکر پاسخ به دیدگاه

    گزاردن بر مبنای فرهنگ دهخدا و سوابق ادبی ایران، به معنای انجام دادن، تعبیر کردن و عمل کردن آمده است.
    گذاردن بر همان مبنا، به معنای نهادن، وضع کردن و قراردادن.
    همان طور که سپاس گزاری، خواب گزاری و حق گزاری بلاتردید، سیاست گذاری صحیح است.
    مقایسه دو معنا در فرهنگ معین:
    گذاردن
    فرهنگ فارسی معین

    (گُ دَ) [ په . ] (مص م .) ۱ – گذاشتن ، نهادن . ۲ – طی کردن ، سپردن . ۳ – منعقد کردن ، برقرار کردن .

    گزاردن
    فرهنگ فارسی معین

    (گُ رْ دَ) [ په . ] (مص م .) ۱ – ادا کردن ، انجام دادن . ۲ – بیان کردن .

  • مرتضی حامد پاسخ به دیدگاه

    من باتوجه به مطالعه ی وسیعی که در این زمینه دارم،به نظر استادموافق می باشم.سیاستگزار باید سیاستگذار باشد.تشکراز مطلب ارزشمتدشما

  • محمدرضا پاسخ به دیدگاه

    magiran.com/n3571495

    یادداشت
    چگونه بنویسیم: سیاست گذاری یا سیاست گزاری؟

    نویسنده: حمید بهلولی *
    روزنامه شرق > شماره ۲۸۸۱ ۱۷/۳/۹۶ > صفحه ۱

    سوال بالا سوال مرسومی است؛ چراکه هم بسیار از طرف دانشجویان پرسیده می شود و هم در بسیاری مواقع در فارسی، در موضوع ساخت سیاست، ناچار باید یکی از این دو امکان برای نحوه نوشتن را انتخاب کرد و به منطق آن وفادار ماند. پاسخ ها به چگونگی نوشتن این واژه موجب ایجاد وحدت رویه منطقی نشده است؛ بنابراین نه تنها هنوز این سوال ساری و جاری است، بلکه ملزومات و تبعات آن نیز دامن گیر نظام سیاست گزاری/ سیاست گذاری کشور شده است؛ چراکه این دو نحوه نوشتن از دو آبشخور متفاوت (که توضیح آن در سطور پایین خواهد آمد) و از دو نوع نگاه متفاوت منشا می گیرد و نظام ساخت سیاست متناسب خود را ایجاد می کند. این سطور به امید ارائه بعضی توضیحات تکمیلی و باز گذاشتن راه اندیشه مجدد در بحث نوشته شده است.
    ….

  • قانع ممندی پاسخ به دیدگاه

    با عرض سلام نزد و ادب نزد دکتر گران قدر
    خدمتون عارضم که سیاستگذاری و سیاست گزاری دو مفهومی هستند داری دو معنی مختلف و متفاوت . سیاست گذاری همان طور که فرمودین به معنی وضع قانون و حرف شما درست. و اما سیاست گزاری به معنی اجرای قانون و سیاست است . به رویه ای که سیاست در آن مرحله اجرا می‌شود گفته شود . برای سایر کلمات دیگه ام همینطور سیاستگذاری بازرگانی با سیاست گزاری بازرگانی دومفهوم متفاوت با معانی متفاوت هستند.. عکس گفتمان و نظر شما این دو کلمه وجود دارند و هر دوتاشون درست هستند بلکه بستگی به قصد و نیت نویسنده دارهد
    سپاسگزارم…. ممندی

  • میس مرادی پاسخ به دیدگاه

    با سلام و تشکر از نویسنده محترم
    مطلب شما امروز مرا در تدوین یکی از پیشنهادیه های ارسالی به موسسه ملی تحقیقات سلامت با موضوع سیاستگذاری برای تکامل کودکانِ میهن، یاری رساند.
    پایدار باشید.

  • فرهاد پاسخ به دیدگاه

    مرسی از معرفی این کتاب ارزشمند. بنده استاد دانشگاه هستم و حتما این کتاب رو به دانشجوهام هم معرفی می کنم. سپاس بی کران

  • عماد راد پاسخ به دیدگاه

    منبع تفاوت در معنا و مفهوم سیاست گذار و سیاست گزار “درک و فهم” است. اینکه شما درک و فهم مخاطب را نادیده می‌انگارید و می‌فرمائید «لطفاً منبع ذکر کنید» ! یک توهین آمیز است. در حالی که خودتان تفاوت معنای واژه های گذار و گزار را میدانید، نیازی نیست که حتماً شخص سرشناسی راجع به این موضوع کتاب نوشته باشد تا به عنوان منبع الهی آن را قبول کنیم و از آن استفاده کنیم !!!

  • خسرو پیرائی پاسخ به دیدگاه

    ممنون بسیار اطلاعات مفیدی بود.
    تشکر از شما

  • لیلا جوشیار پاسخ به دیدگاه

    از دبیر ادبیاتم سرکار خانم عباسی عزیز آموختم که
    فعل گذاشتن زمانی کاربرد دارد که قرار است چیزی را در محلی قرار دهیم و گزاردن زمانی کاربرد دارد که میخواهیم حقی ( دینی, مطلبی ,فریضه ای, … را به جا بیاوریم و ادا کنیم. در حالت اول چیزی, آن وجودی است که میتواند ملموس باشد و یا ناملموس . که اگر ما چیزی را نتوانستیم لمس کنیم یا حس کنیم به معنی این نیست که وجود ندارد. مثل خدا . یا مثال دیگر چیزی که فروشنده می فروشد می تواند کالا باشد و قابل لمس یا ارایه خدمتی باشد که لمس نمیشود.
    انچه مسلم است گزاردن برای ادا کردن یک حق است و حق نا ملموس است. ما حق را به جا می اوریم تا دین آن بر گردنمان نماند.
    مثال
    قوانین را در کتب قانون قرار داده ایم پس قانونگذاری کرده ایم. سیاست را در اسناد راهبردی قرار داده ایم پس سیاستگذاری کرده ایم. این بدعت را در اذهان قرار ندهیم که سیاستگزاری صحیح است! و بدعتگذاری نکنیم. در مقابل نماز را با نمازگزاران به جا می آوریم. حق معلم را ادا میکنیم و از او سپاسگزاری می کنیم.
    و شاید هم اصلا ذهن املای سیاستگذاری را مثل سپاسگزاری آن هم بدلیل شباهت این دو کلمه گاهی اشتباه می گیرد.
    و توجیه خوبی نیست برای اینکه بگوییم سیاستگزاری صحیح است, بیاییم و فرایند سیاستگذاری را که از نگارش تا اجرا را شامل می شود و یکی است بخش بخش کنیم. بنظر این توجیه مدیری است که نه تنها به درستی سیاستگذاری نکرده که حتی املای خوبی هم نداشته و در اسناد پروژه های مدیریتی می نوشته, سیاستگزاری شد!

  • پوریا پاکرو پاسخ به دیدگاه

    با درود و تحیت محضر همه گرانمایگان و عزیزانی که در این بحث مهم اظهار نظر فرمودند؛
    حقیقتا بنده یک طالب علم ۲۵ ساله هستم و رشته تحصیلیم فیزیک با گرایش ذرات بنیادی است. اما بسیار علاقه مند به ادبیات و نگازش و نویسندگی هستم و از مشتاقان یادگیری اصول صحیح نگارش؛
    من با ماهیت سخنان جناب آقای عماد راد موافقم و به نظر شخصی این دوستدار و خواهان یادگیری مفاهیم ادبیات، باید عرض کنم که متأسفانه چیزی که باعث دامن زدن به ترویج املای نادرست واژگان و عبارتها میشود، ضعف فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است.
    در جایی که متولی آن باید یک ادیب فرزانه و متخصص، هم طراز ارجمندگرانمایه استاد دکتر نجفی ، زمام امور را به دست گیرد و با تشکیل اعضای متخصص و دغدغه مند و صد البته دلسوز زبان فاخر پارسی، کسی متصدی است که تنها به سبب تقریر اشعار شعرا از روی آثار آنها و یا حداکثر سرودن چند بیت شعر نه چندان سخته و سنجیده، سکاندار امور شده، انتظاری نیست که شاهد رشد و شکوفایی این گنجینه بشری پارسی زبانان و پارسی دوستان باشیم! از اقبال بد و از بختِ نگون، کشورمان در وضعیتی است که آنقدر مردمش در مضیقه نان شبشان هستند، که توجه به ادبیات و زبان فارسی در کمینه ممکن از حیث سطح دغدغه مندی است. نظام اداری و مکاتباتی کشور و صدالبته از آن مهمتر، نظام آموزشی کشور آنقدر ضعف دارد که نابخردانه و (شاید هم مغرضانه و متعمداً!) در حال نابودی این گنجینه قوم پارسی است. شما اگر اندکی با شاکله اداری کشورآشنا باشید، در ساده ترین و ملموس ترین شکل ممکن – آن هم با مطالعه چند نمونه نامه اداری حتی در در بالاترین طراز تشکیلاتی مثلا دفتر هیأت دولت-مکاتبات حقوقی-قضایی – اشتباهات فاحش و بسیار مبتدیانه ای را ملاحظه میکنید که اگر اندکی منصف باشید و دوستدار شعر و ادب فارسی، آه و افسوس و دریغ از اعماق وجودتان میخیزد.