نمایش نوار ابزار

اندر احوال سازمان های ایرانی و این حقیقت که مرغ همسایه غاز است

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

تا امروز در سازمانهای بسیاری در ایران به عنوان کارشناس، مدیر و مشاور فعالیت نموده ام. عمده آن ها شرکت های طراز اول این مملکتند و از سطح بالایی از درآمد و کارکنانی تحصیلکرده برخوردارند. یک پدیده عجیب در همه این سازمان ها تصور غریبی است که کارکنان از سازمان و شرایط خود دارند. همه فکر می کنند در شرکتی مشغول به کارند که مدیرانی ناکارآمد و ضعیف دارد و منابع به شدت اتلاف می شود؛ در همان زمان اعتقاد دارند که سازمان های دیگری هستند که شرایط بسیار بهتری از آن ها دارند و وضعیتشان گل و بلبل است. مشاهدات من نشان می دهد که تعداد زیادی از افراد به این باور دامن می زنند و تخم آن را در شرکت ها می کارند. به مرور این باور همه گیر شده و وقتی با مدیران نیز به گفتگو می نشینی در کمال تعجب می شنوی که باور مشابهی دارند! بدیهی است که چنین تصوراتی به کم کاری و افت شدید بهره وری می انجامد و کارکنانی می پرورد که بالاتفاق درحال سواری مجانی اند. بسیاری اوقات از کارکنان شرکت الف شنیده ام که شریط بسیار بدی دارند و اوضاع در شرکت ب شدیداً آفتابی است. در همان زمان کارکنان شرکت ب معتقدند که حال شرکت الف خیلی خوب است و داستان خودشان اصلاً تعریفی ندارد. البته من هم خودم را به تداول عامه به کوچه علی چپ می زنم و دم نمی زنم که با هردو شرکت همکاری داشته ام و یکی از یکی بدتر است و اساساً هیچ کجا خبری نیست! البته به جز برای از ما بهتران که فرقی نمی کند کجا باشند! خلاصه قصه غریبی است این «مرغ همسایه غاز است».

ghaz

دیدگاه ها
  • نسی پاسخ به دیدگاه

    نوشته هات متو یاد دست نوشته های محمدعلی جمالزاده میندازه.. ساده و روان ..طنزآمیز. بهت افتخار میکنم

    • نادر سیدکلالی پاسخ به دیدگاه

      ممنون از لطفت و به امید دیدار